شرکت تعاونی خدمات گردشگری مهرگان

"مشاوره با ما تضمین سرمایه شماست"

(ثبت 611)

درباره مهرگان

پروژه ها

مراکز فروش و خدماتی

مراکز پذیرایی مراکز اقامتی

تورهای گردشگری

تازه ها

درباره تفرش

بازارچه

 

Every things about Tafresh

معرفی کلی تفرش

 

 

 

جاذبه های طبیعی

 

================

 

جاذبه های تاریخی

 

================

 

مردم شناسی

 

=============

 

آشپزی و خوراک

 

=============

 

مفاخر و مشاهیر

 

 

معرفی کلی شهرستان تفرش

نویسنده و پژوهش: بهرام مسعودی

 

 

شهرستان تفرش در حال حاضر کم جمعیت و از خیلی دیدگاه ها نیز محروم محسوب می شود؛ اما می توان «تفرش» را با برخی نقاط ضعف خود با صفت هایی نام برد، مانند «شهر گردو و بادام»، «شهر مشاهیر علم و ادب»، «شهر خطاطان و خوشنویسان»، «شهر تعزیه خوان ها»، «شهر باصفا و سوییس ایران» و یا به دلیل تحویل دانشمندانی بزرگ به جامعه علمی ایران و جهان که توانستند لقب «پـدر» یا «مادر» و بنیانگذار آن علم را در ایران کسب کنند، «شهر پدران علمی ایران» نامید؛ شهر کوچک و کم جمعیتی که تا کنون بیش از 10 «پدر ایران» از آن برخاسته اند!!! که این تعداد به نسبت کوچکی و کم جمعیتی این شهر بسیار تامل برانگیز است!

  موقعیت جغرافیایی و تقسیمات کشوری

  • شهرستان تفرش جزو استان مرکزی به مرکزیت اراک، در 220 کیلومتری جنوب غربی تهران و در 85 کیلومتری شمال اراک واقع شده و شهرهای قم در شرق، ساوه در شمال و همدان در غرب آن قرار دارند. همچنین شهرستان های آشتیان و فراهان و کمیجان در جنوب و جنوب غربی این شهرستان واقع شده اند. مساحت شهرستان هم اکنون حدود 1800 کیلومترمربع است که برابر با 6.1 درصد از مساحت کل استان می باشد. جمعیت کل شهرستان (پیرو سرشماری سال 1395) حدود 26500 نفر (برابر با 1.8 درصد از جمعیت کل استان) است که از این تعداد حدود 15000 نفر ساکن شهر تفرش و حدود 11500 نفر باقی مانده جزو جمعیت روستایی محسوب می شوند. مساحت کل استان مرکزی حدود 29530 کیلومترمربع و جمعیت آن (پیرو سرشماری سال 1395) 1.430.000 نفر می باشد.

  • گفتنی است جمعیت شهرستان تفرش از سال 1355 تا کنون ثابت مانده و رشدی نداشته است. روزنامه رستاخیز (شماره 580 روز سه شنبه 16 فروردین 1356) در مقاله یی به نام «تفرش، جایگاه فرشتگان» جمعیت تفرش را حدود 12000 نفر و وسعت شهرستان را 5279 کیلومترمربع اعلام کرده. شهرستان تفرش به یک بخش مرکزی به مرکزیت «تفرش» و 4 دهستان به نام های «رودبار» به مرکزیت «جفتان»، «خرازان» به مرکزیت «خانک»، «بازرجان» به مرکزیت «بازرجان» و «کوه پناه» به مرکزیت «شهراب» تقسیم می شود. در گذشته وسعت شهرستان تفرش سه برابر وسعت کنونی بوده و به دلیل انـتقال بـخش ها و دهستان ها به دیـگر شـهرستان ها و استان های همسایه کوچکتر شده است. در تقسیمات کشوری ایران در سال 1335 تفرش جزو استان گیلان به مرکزیت رشت، بعدها جزو استان اصفهان و در سال 1345 جزو استان مرکزی شد. در این سال، تفرش شامل 7 دهستان به نام های: آشتیان ـ فراهان ـ حومه ـ دستگرد ـ راهگرد ـ رودبار و قاهان بود.

  • ارتفاع متوسط شهر تفرش از سطح دریا 1900 متر (از 1750 تا 2200 متر) می باشد. تفرش در موقعیت جغرافیایی 34 و 41 درجه عرض شمالی و 50 درجه طول خاوری (شرقی) قرار دارد. حلقه کوهستانی که تفرش را محصور کرده است در حاشیه تقاطع رشته کوه های البرز و زاگرس، در دوران دوم زمین شناسی شکل گرفته ولی مستقل از آن دو رشته کوه است. این موقعیت خاص باعث شده است که آب و هوای این شهر نسبت به دیگر شهرهای استان مرکزی که در آب و هوای خشک قرار دارند، متفاوت باشد. می توان این آب و هوا را مدیترانه ای یا معتدل کوهستانی نامید. تفرش با وجود بارندگی زیاد (نسبت به منطقه) هیچگاه مرطوب نمی شود و اصطلاحا می توان گفت: تفرش شهر خشکی است که بارندگی آن زیاد است!!!

  • میانگین بارندگی سالانه تفرش 300 تا 350 میلی متر می باشد که پس از شهرستان «شازند» مقام دوم در استان مرکزی را داراست. تفرش به دلیل داشتن هوای خشک (که با هوای خشک شهرهای حاشیه کویر مانند قم و کاشان متفاوت است) مکان شفابخشی برای زندگی افرادی است که دچار بیماری سینوزیت می باشند، از طرفی ساکنین شهر تفرش جهت دوری از این خشکی بیش از حد و سلامتی بیشتر می بایست به طور مرتب از سونا و استخر و بخور استفاده کنند. هوای عجیب تفرش برای برخی از افراد باعث خونریزی از بینی می شود، در صورتی که اگر این افراد ماه ها در شهری گرم و کویری مانند قم، یزد یا کاشان ساکن باشند، چنین اتفاقی را مشاهده نکنند! عارضه «خون دماغ» در بسیاری از اهالی ساکن و بومی شهر تفرش امری عادیست و گاه غریبه ها نیز پس از اندکی اقامت در تفرش به این ناراحتی دچار می شوند. همچنین کلیه مواد مانند بناها و اشیا در هوای تفرش سالم تر مانده و عمر طولانی تری دارند و حتا مواد خوراکی و غذایی در هوای آزاد تفرش دیرتر فاسد می شود!!!

  • رکوردهای تفرش از این قرارند: بالاترین رطوبت هوا 97درصد در ماه فروردین و کمترین آن 5درصد در ماه شهریور به ثبت رسیده، بالاترین درجه حرارت در روز 36.2 درجه سانتی گراد و پایین ترین درجه حرارت در 24 ساعت 20- درجه سانتی گراد در دی 1386 ثبت شده است. اما به ندرت دمای این شهر به بالای 30 درجه و زیر 10- درجه می رسد. بنابراین می توانیم شهر تفرش را معتدل و خنک به حساب بیاوریم. اما به دلیل خشکی هوا، تابش آفتاب آن سوزان است.

  • میانگین سالانه فشار هوا 805 میلی بار می باشد. سرعت باد و توفان نیز 60 کیلومتر در ساعت در سال 1381 به ثبت رسیده. به طور کلی تفرش در سه فصل بهار و تابستان و پاییز، خنک ترین شهر استان مرکزی است، اما در فصل زمستان، معمولا سردترین شهر استان نیست!

  • تعداد روستاهای سطح شهرستان تفرش به 72 می رسد اما تعداد انگشت شماری از آنها مانند: چال ـ شیرین بلاغ ـ دادغان و... خالی از سکنه شده اند.

 

  قدمت

  • قدمت سکونت انسان در تفرش با مدارکی که موجود است به چندین هزار سال می رسد که می توان گفت یکی از شهرهای کهن استان مرکزی محسوب می شود. کهن ترین آثار دست انسان در تفرش سنگ نگاره ها هستند که مربوط به دوران آهن و مفرغ یعنی 3000 تا 5000 سال پیش می باشند. برای رسیدن به سن دقیق تر می بایست آزمایش های تخصصی بر روی سنگ نگاره ها انجام شود. چون برخی کارشناسان این قدمت را بیش از این می دانند و به دوره پیشتر یعنی نوسنگی و پارینه سنگی یعنی 5000 تا 7000 سال و بیشتر مربوط می دانند.

  • از زمان های قدیم این منطقه به همراه شهرستان «کمیجان» و منطقه غربی «ساوه» به نام «غرق آباد» جزو محدوده سکونت «مادها» بوده که به پایتخت آن زمان یعنی «هگمتانه» یا «همدان» امروزی نزدیک بوده است.

  • همچنین با کاوش کوتاهی که در غار «علی خورنده» تفرش در سال 1402 به عمل آمده احتمال زیاد وجود آثاری از انسان های غارنشین در این غار و دیگر غارها می رود؛ که این موضوع، قدمت انسان در تفرش را بسیار بیشتر خواهد کرد.
     

  نژاد

  • نژاد تفرشی ها معمولا دارای: پوست سفید مایل به سرخ ـ چهارشانه ـ قد بلند ـ استخوان درشت ـ جمجمه بزرگ و در سنین بالا دارای لاله گوش کشیده هستند، اما در دهستان «رودبـار» دارای فیزیک متفاوت و اکثرا دارای جسم کوچک تر و قد کوتاه تر هستند. نژاد تفرشی ها «تپوری» می باشد که با ساکنین منطقه شمال «مازندران» و «گیلان» و «تالش» هم ریشه هستند و شباهت بسیاری در زبان و ظاهر به یکدیگر دارند.

  • نام دیگر «مازندران» «طبرستان» بوده که معرب «تپورستان» به معنی سرزمین «تپوری»هاست. نژاد متفاوت تفرشی ها نسبت به منطقه می تواند نشان از مهاجرت «تپوری ها» از مازندران به این مکان باشد، زیرا از زمان های دور مردم تفرش با مازندرانی ها و گیلانی ها و طالقانی ها و تالشی ها ارتباط نزدیک داشته اند.

 

  ریشه نام تفرش

  • در کتب قديم اگر اشاره يي به «تفرش» شده باشد فقط به نام هاي «طبرس» و «تفرش» برمي خوريم؛ اما هر دوي اين نام ها از يک ريشه اصلي حاصل شده اند. در باره ريشه نام «تفرش» گفته هاي پراکنده و نظرات متفاوت و غيرمستندي وجود دارد که در پي به بيان يک به يک آنها مي پردازيم تا به نام واقعي آن برسيم:

  • 1ـ «تَب + رِس» به تعريف «تبت» سرزمين بلند و مرتفع (چنين معني و ترکيبي در زبان و ادبيات فارسي تاييد نشده و نادرست است). درست است که تفرش کوه هاي مرتفع دارد اما خودش همانند يک گودال و درون کاسه مي ماند و نام «تبت» هيماليا فارسي نبوده و ربطي به «تفرش» ندارد! همچنين پسوند «رِس» در ادبيات زبان فارسي به معني «رسيدگي» و «رسيدن» است مانند واژه «بازرس».

  • 2ـ «تفت + رش» به تعريف ريزش آب داغ يا هواي گرم يا هواي داغ! در صورتي که هيچگاه نه چشمه آب داغي که بخواهد کل اين منطقه را به نام خود کند، در تفرش وجود نداشته و ندارد و نه هواي اين جا آنچنان گرم است که بخواهيم نام اين جا را از گرماي آن بناميم؛ در صورتي که شهرهاي قم و ساوه هر دو همسايه ما هستند و شهر تفرش بسيار از آنها خنک تر و باصفاتر است. همچنين پسوند «رِش» در ادبيات زبان فارسي وجود ندارد.

  • 3ـ «تَپه + رِش» به تعريف «تپه سار» (چنين معني تاييد نشده و نادرست است). با وجود کوه هاي مرتفع بالاي 3000 متر نمي توان نام «تپه سار» را به اين منطقه داد. همچنين پسوند «رِش» در ادبيات زبان فارسي وجود ندارد.

  • 4ـ «جبال» در کتاب تاريخ قم (نگارش 378 خورشيدي) از تفرش به نام «جبال» به معناي «کوهسار» نامبرده شده. اين نام شايد مناسب باشد اما مشخص است که نامي عربي و جديد است و فقط يک لقب براي منطقه تفرش و قسمتي از استان مرکزي بوده است.

  • 5ـ «گبرش»: به معناي سرزمين گبرها (زرتشتي ها) مي باشد. واژه «گبر» با اين که حرف «گ» دارد، اما پارسي نيست و براي نخستين بار اعراب اين نام را به زرتشتيان ايراني دادند به معني «کافر»! ـ «مجوس»! ـ «آتش پرست»! و به طور کلي به «ايرانيان عجم» گفته مي شد. در فرهنگ دهخدا چهار صفحه درباره واژه «گبر» توضيح داده شده.

  • «عجم» واژه عربي و به معني بي زبان يا لال يا کسي که با لکنت زبان نتواند درست حرف بزند مي باشد! - فرهنگ عميد.

  • بعدها واژه «گبر» به صورت «قبر» درآمد و در زبان فارسي به کار رفت. «گبرستان» = «قبرستان». با مدارکي که موجود است ثابت مي شود تا حدود چندين سده پس از ورود دين اسلام (تا دوران صفويه)، مردم اين منطقه به اعتقادات زرتشتي (متفاوت از شهرهاي اطراف) پايبند بودند، پس اعراب به اين منطقه «گبرش» نام نهادند؛ (با توجه به متفاوت بودن موقعيت جغرافيايي و تفکيک بودن و قرار گرفتن درون حلقه کوهستاني).

  • نام «گبرش» از ترکيب «گبر» + «ِش» درست شده و اين نام هيچگاه نام اصلي اين منطقه نبوده زيرا از زمان اسلام به بعد بوجود آمده (پس پيش از اسلام نام اين جا چه بوده؟!) و از اين نام به عنوان لقب (همانند جبال) براي منطقه تفرش (به دليل تفاوت و تفکيک اعتقاد ديني اهالي آن) استفاده مي شده.

  • 6ـ «تپورش» اين نام ريشه در «تپورستان» يا «تبرستان» (مازندران کنوني) دارد که مي تواند بيان کننده نژاد ساکنين تفرش باشد که هم نژاد مازني ها و گيلکي ها هستند. بويژه اين که نژادي متفاوت از شهرهاي اطراف دارند. اين نام از ترکيب «تپور» + «ِش» تشکيل شده و به مرور زمان به «تپرش» سپس معرب «طَبرِس» و «تفرش» تبديل شد.

  • مورد ششم مورد تاييد نگارنده مي باشد و مدارکي براي اين فرضيه نيز وجود دارد از جمله شباهت بسيار زياد ظاهري و فيزيکي بسياري از ساکنين شهر تفرش با شمالي ها (گيلاني ها و مازني ها) وجود دارد و همچنين وجود اصطلاحاتي مشترک در گويش و لهجه است که در ميان تفرشي ها با وجود فاصله زياد با شمالي ها در ميان اهالي قديمي و حتا امروزي تفرش به کار مي رود مانند واژه «هاگيرُم» (تهيه کنم ـ بگيرم) ... «هاش اِشده» (بهش بده) و... که جزو گويش «گيلکي» است.

  • همچنين زبان پارسي و کهکي تفرش ارتباط تنگانگي با زبان تاتي و تالشي ها دارد.

  • شوربختانه به دلايلي مانند نبود کتاب و مستندات و يا حتا نابود شدن اين اسناد و همچنين کوچک بودن و يا عدم اهميت اين منطقه در زمان هاي گذشته، در هيچ يک از آثار و آبشخور (منابع) نام و توضيحات کاملي از اين شهر برده نشده و در منابع قديم فقط به نام هاي «طبرس» و «گبرش» برمي خوريم. همان گونه که بيان شد از نظر ريشه شناسي و تغيير لفظي يا ديکته يي نام هاي بومي در گذر زمان، نام هاي «طبرس» و «تبرس» و «تفرش» همگي مي توانند سير تغيير يافته «تپورش» باشند؛ ولي هيچگاه «گبرش» به «طبرس» و يا «تفرش» و يا برعکس تبديل نمي شود.

  • علت اين موضوع اين است که در آن زمان شهري وجود نداشته تا نامي داشته باشد! تفرش از زمان هاي دور مجموعه يي از روستاهاي گوناگون در کنار يکديگر و محصور در يک حلقه کوهستاني بوده و هر روستا نامي براي خود داشته.

  • پس اين گودال و حلقه کوهستاني «تپورش» نام داشته و پس از اسلام به «طبرس» و «تفرش» تغيير کرد و به طور غيررسمي و شفاهي نيز به آن لقب «جبال» و «گبرش» داده بودند.

  • از کهن بودن و پارسي بودن نام تمامي روستاهاي کنوني تفرش مانند: «کپران» (کبوران) ـ «تراران» (تره ساران) ـ «ترخوران» (تره خوران - تره چران) ـ «زاغر» ـ «دينه گرد» (دنيجرد) ـ «الويرگان» (الويجان) ـ «کوهين» ـ «کهک» ـ کهندژ (کندج) ـ «بازرگان» (بازرجان) ـ «پرک» (فرک) ـ حتا در منطقه «خلچستان» (خلجستان): «پوگرد» (فوجرد) ـ «دستگرد» (دستجرد) ـ «رستگان» ـ «کهندان» ـ «نويس» و... مي توان به اين نتيجه رسيد که نام هيچ کدام از آنها عوض نشده و همگي همان نام کهن و اصلي خود را تا به امروز (با اندکي تغيير) حفظ کرده اند.

 

  دین و مذهب

  • مردم تفرش از زمان مادها اعتقادات میترایی و مهری داشتند و از زمان هخامنشیان زرتشتی شدند (به مدت حدود 2000 سال) و از زمان صفویه با پذیرفتن دین اسلام، مذهب شیعه اثنی عشری (دوازده امامی) را انتخاب کردند؛ در صورتی که تا پیش از روی کار آمدن صفویان در 500 سال پیش، هر کس اعتقاد شیعه داشت، مطرود محسوب می شد. همین موضوع باعث شده بود تا سده ها این شهر مامن زرتشتیان و بعدها مامن پیروان شیعه بوده و به تفرش پناه بیاورند و در این جا شاهد دو دوره «مهاجرت اعتقادی» به تفرش هستیم.

  • مراسم نخل گردانی که ریشه آن در ابتدا از جنوب ایران شکل گرفته به دیگر شهرها سرایت کرده و برخی شهرها بویژه در استان یزد بسیار پررنگ اجرا می شود. چنانکه بزرگترین نخل ایران در شهر یزد قرار دارد. این مراسم در تفرش نیز به اجرا درمی آید به گونه یی که هر محله دارای یک نخل است و در هنگام اجرای مراسم (پس از آذین کامل آن) به حرکت درآورده و از محلی به محل دیگر می برند. مبدا حرکت معمولن از تکیه ها آغاز شده و به آرامگاه پروفسور حسابی و امامزاده محمد و دیگر محله ها حمل می کنند.

  • نکته دیگری که می توان در رفتارهای تفرشی ها (از زمان های گذشته) مشاهده کرد پایبند بودن به اعتقادات و اجرای مراسم آیینی دینی بوده، چه پیش و چه پس از اسلام.
     

  زبان و گویش و لهجه

  • زبـان تـفرشی ها کاملا فـارسی است و در آن واژه ها و مثل های اصیل پارسی دیده می شود. برای نمونه بیشتر تفرشی های قدیمی کلمه «تیغ» را که در همه جا به همین شکل تلفظ می شود «تیگ» تلفظ می کنند؛ از آن جمله است واژه های: «گوریدن» به معنای «ساییده شدن» یا «در هم گره خوردن»، «گِلاندن» به معنی «غِل دادن» یا «غلتاندن»، «گَل درخت» به معنی «بالای درخت» و... در منطقه رودبار و فراهان زبان مردم، ترکی خلج می باشد و اندک روستاهایی مانند درمنک، شاه فاروق، کنگران و... زبانشان فارسی است.

  • اما روستای «کهک» تنها روستایی است که از نظر زبان نه تنها در سطح شهرستان، بلکه در سطح استان مرکزی یک استثنا محسوب می شود. زبان کهکی به صورت عامیانه در میان خودشان به «بوربشه» معروف است. این زبان ریشه در زبان پهلوی و پارسی قدیم دارد و برای افراد عادی کاملا مفهوم نیست. از دیگر مناطق در سطح استان مرکزی که زبانشان ریشه در زبان پهلوی دارد، می توان به روستای «الویر» (شهرستان زرندیه) و روستای «وفس» (شهرستان کمیجان) و یا دلیجانی ها اشاره کرد که به زبان «تاتی» و «راجی» سخن می گویند. با مقایسه یی که بین گویش اهالی روستای «وفس» با روستای «کهک» انجام دادیم واژه های مشترکی بین این دو زبان دیده می شود مانند: «چَربا» = گوسفند، «کَرگَ» = مرغ، «لَیلَ» = پسر، «نِزانوم» = نمی دونم، «بَست هانیشین» = برو بشین و... گفتنی است این زبان با زبان منطقه تالشی ها و تاتی هم ریشه است.

 

  دانشگاه ها

  • برخی کشورها چنانچه هر منطقه ای را مستعد فعالیتی بیابند، سرمایه گذاری خاصی روی آن انجام می دهند، بیشتر، شهرهای کوچک را به عنوان مرکـز دانـشگاهی برمی گزینند. در اسفند 1365 با کارشناسی ها و مطالعاتی که سال ها پیش بر روی موقعیت شهر تفرش (بویژه نزدیکی به پایتخت) به عمل آمده بود، سرانجام طبق موافقتنامه یی دستور تأسیس مرکز دانشگاهی تفرش از طرف شورای گسترش دانشگاه ها به طور رسمی صادر گردید. از آن جا بود که نام «شهر دانشگاهی» نیز به تفرش اضافه شد، این پروژه که طرح آن ریخته شد دارای دانشکده های متعدد (از جمله هوا فضا) با مقاطع دکترا در حد یک شهرک بزرگ دانشگاه بین المللی با فرودگاه اختصاصی بود. شوربختانه احداث و اجرای این شهرک تا کنون به اجرا درنیامده.
     

  • دانشگاه تفرش:
    مراسم کلنگ زنی مجتمع دانشگاهی تفرش در تیرماه 1366 بر زمین زده شد و از بهمن 1367 این دانشگاه شروع به کار کرده و تا اسفند 1382 زیرمجموعه دانشگاه پلی تکنیک امیرکبیر تهران بود؛ و پس از آن نام مستقل دانشگاه تفرش را گرفت. زمین مورد نیاز دانشگاه به وسعت 400 هکتار توسط ورثه دختران مصباح لشگر به نام های نیره اقدس و بانومطلق میرفخرایی به همراه ورثه کاظمی ها به وزارت علوم اهدا شد. نماینده مجلس وقت به نام حیدری تلاش های فراوانی جهت راه اندازی این پروژه انجام داد؛ همچنین پروفسور حسابی با پیگیری ها و سفارش های خود به وزارت علوم بسیار مشوق اجرای چنین پروژه یی بود. این مجتمع در حال حاضر شامل ساختمان ها و واحدهای: مهمانسرا ـ اقامتگاه اساتید ـ کتابخانه ـ خوابگاه دانشجویان ـ و مسجد می باشد.

  • این مجتمع با داشتن چندصد تا چندهزار دانشجو (در سال های گوناگون تعداد دانشجویان متغیر است) دارای مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا در رشته های: ریاضی کاربردی ـ صنایع ـ برق ـ الکترونیک ـ عمران ـ نقشه برداری ـ فیزیک ـ ریاضی محض ـ برق قدرت ـ مکانیک و حرارت سیالات ـ مهندسی عمران (سازه) ـ بـرق قدرت ـ صنایع ـ مدیریت سیستم و بـهره وری ـ فیزیک گرایش ذرات بنیادی و گرایش هسته یی ـ ریاضی محض (هندسه) ـ ریاضی کاربردی (آنالیز عددی) ـ مکانیک خاک و پی ـ برق و الکترونیک می باشد.
     

  • دانشگاه آزاد اسلامی:
    این دانشگاه از سال 1376 در تفرش با اختصاص زمینی به وسعت 400 هکتار در حاشیه غرب شهر تفرش آغاز به کار کرد و پس از 6 سال فعالیت زیر نظر دانشگاه آزاد اسلامی اراک در سال 1382 مستقل شد. این دانشگاه در مقاطع کاردانی ـ کارشناسی ـ کارشناسی ارشد و دکترا در رشته های: امور بانکی ـ حسابداری ـ ساختمان های بتنی ـ علمی کاربردی (نرم افزار) ـ برق و الکترونیک ـ برق و مخابرات ـ عمومی ساختمان ـ معماری ـ نقشه کشی عمومی ـ آمار ـ امور بانکی ـ برق قدرت ـ حسابداری ـ روان شناسی عمومی ـ مترجمی (انگلیسی) ـ مدیریت بازرگانی ـ مدیریت صنعتی ـ مدیریت و برنامه ریزی آموزشی ـ برق و الکترونیک ـ تکنولوژی برق انتقال و توزیع ـ عمران ـ نرم افزار و معماری در حال فعالیت می باشد.
     

  • دانشگاه پیام نور:
    مراسم کلنگ زنی این دانشگاه در تاریخ دی 1381 در ابتدای جاده روستای «کوهین» انجام شد که زمین آن توسط نیکوکار یعقوبی نسب به دانشگاه اهدا شد و فعالیت آن از سال 1384 آغاز گردید. این دانشگاه با داشتن مقاطع کاردانی و کارشناسی در رشته های: حسابداری ـ حقوق ـ علوم کامپیوتر ـ ریاضی کاربردی ـ مهندسی IT و نرم افزار ـ مهندسی کشاورزی (گرایش های اقتصاد ـ علوم دامی ـ عمران و آبادانی روستا) ـ الهیات و معارف اسلامی (گرایش های علوم قرآن و حدیث ـ فقه و مبانی حقوق اسلامی) علوم اجتماعی (گرایش های برنامه ریزی اجتماعی تعاون و رفاه ـ پژوهشگری) ـ علوم تربیتی (گرایش های آموزش و پرورش ـ مدیریت و برنامه ریزی آموزشی) ـ علوم اقتصادی (گرایش اقتصاد نظری) ـ علوم سیاسی ـ مدیریت صنعتی ـ مدیریت دولتی ـ مدیریت بازرگانی ـ زبان و ادبیات فارسی ـ جغرافیای انسانی فعالیت کرد تا این که در سال 1402 پس از 18 سال فعالیت تعطیل گردید.

  صنایع دستی

  • هنر تفرشی دوزی:
    تفرش‌دوزی یکی از هنرهای صنایع دستی منطقه تفرش است که باعث افتخار مردم تفرش در سطح کشور می باشد. سر نخ قدمت آن را ‌طبق شواهد می توان از دوران صفویه که مذهب شیعه رسمیت سیاسی و اجتماعی یافت را ردیابی کرد ولی اوج تکامل و رونق آن مربوط به دوران قاجار می باشد.

  • تفرش در دوره‌هایی از تاریخ ایران بعد از اسلام در زیرمجموعه معدود قطب‌های تشیع بوده است و مردم تفرش ارادتی خاص به ائمه اطهار داشته‌اند؛ بنابراین، ظهور دراویش در این خطه در کنار علمای بزرگ دینی دور از انتظار نیست. در آن زمان برای دوخت حاشیه بیرق و پرچم از هنر تفرش‌دوزی استفاده می‌شده است. البته موقعیت جغرافیایی و دنج بودن تفرش و عدم ارتباط فعال با سایر نقاط نیز بر تمرکز و انحصار این هنر در تفرش کمک کرده است. بنابراین، تولید عمده این هنر به دست هنرمندان دوزنده تفرش رقم ‌خورده است.

  • علی‌خان ظهیرالدوله داماد ناصرالدین شاه، از دراویش سرشناس صفی‌علیشاهی و از رجال سیاسی خوش‌فکر و پرنفوذ قاجار بوده است. به کرات نقل شده است که ایشان در اواخر حکومت قاجار در تفرش اقامت و یا به تفرش رفت و آمد داشته است. درباره علت حضور ظهیرالدوله در تفرش نقل قول‌هایی وجود دارد: ظهیرالدوله به سبب ارتباطات خانوادگی به تفرش رفت و آمد می‌کرد. محمدعلی قوام‌الدوله پسر عباس‌خان قوام‌الدوله فمی تفرشی داماد ظهیرالدوله بود. در ضمن، انتظام‌السلطنه تفرشی یکی از نزدیکان وی به شمار می‌رفت. گفتنی است که ظهیرالدوله با عامه مردم با مهر و عطوفت رفتار می‌کرد. ایشان در بین مردم، علما و متنفذین جایگاهی والا داشت. وی دوستدار هنر و مشوق هنرمندان بود. نقل شده است که ظهیرالدوله در زمان اقامت در تفرش دوخت درویش‌دوزی را با دوخت تفرش‌دوزی تلفیق و مدون کرد. حضور ظهیرالدوله در تفرش و تکامل توأمان درویش‌دوزی و تفرش‌دوزی و ایجاد دوخت‌هایی منظم و دقیق، مرحله‌ای تعیین‌کننده در تاریخ تکامل تفرش‌دوزی بوده است.

  • این هنر در همین اواخر (دوره پهلوی اول و دوم) فقط به «ذهن دوزی» برخی بانوان تفرشی محدود شده بود که به عنوان نوعی آداب و رسوم، هر دختر پیش از ازدواج می بایست چارقدی را برای وسایل خود (جهاز) گلدوزی کرده تا هنر و توانایی خود را به نمایش بگذارد؛ و کم کم این هنر در نسل جوان امروزی در حال حذف شدن بود که خانم زهرا محب علی با احداث آموزشگاه سپید با تلاش فراوان و آموزش بسیاری از شاگردان دختر آن هم به صورت رایگان موفق شد این هنر را دوباره زنده گرداند.

  • نزدیکترین هنر مشابه به «تفرشی دوزی» دو سبک «درویش دوزی» و «سوزن دوزی بلوچی» است. اما سبک تفرشی دوزی با وجود شباهت ظاهری که گاه ممکن است با یکدیگر اشتباه گرفته شوند کاملن متفاوت بوده و به همین دلیل سرانجام با زحمات خانم محبعلی در تیر 1398 «شورای ثبت میراث ناملموس کشور»، هنر و مهارت تولید تفرش‌‌‌‌‌‌‌‌دوزی را با استناد به کتاب «سوزن‌دوزی‌های ایران» و با توجه به این که خاستگاه این هنر شهر تفرش است، به عنوان میراث ناملموس استان مرکزی در فهرست آثار ملی ثبت کرد. همچنین شهر تفرش در تاریخ 1 آذر 1401 به عنوان شهر ملّی تفرشی دوزی به ثبت رسید.

  • تنوع زیاد هنر سوزن‌دوزی در خور توجه است. تفاوت در طرح‌ها، نقوش، ابزار و مواد، انتخاب رنگ و نیز شیوه دوخت در مناطق مختلف کشور موجب تنوع هنر سوزن‌دوزی شده است. این تنوع در گروی شرایط اقلیمی، فرهنگ و اعتقادات مردم این مناطق است. ممکن است برخی دوخت‌ها از نظر نقش و ظاهر با یکدیگر شباهت‌هایی داشته باشند ولی تکنیک دوخت یا مواد و ابزار دوخت متفاوت است. دوخت سنتی تفرش‌دوزی نیز ویژگی‌هایی دارد که آن را از سایر سوزن‌دوزی‌ها متمایز می‌کند.

  • تفاوت تفرشی دوزی با دیگر هنرهای سوزن دوزی:

  • شاخصه درویش دوزی این است که بیشتر به اسامی اعمه و نام های مذهبی تکیه دارد و خیلی به تنوع رنگ و زیباسازی کار توجهی نمی شود. عمل درویش دوزی بر روی کلاه نمدی و لباس و دیگر ابزار دراویش دوخته می شد و حتا انجام مراحل آن با دعا و سیر گذر نیایش و سفر عرفانی همزمان بود. شاخصه بلوچی دوزی نیز بیشتر به کار بر روی لباس و تمرکز بر پوشاک بوده و پشت یا زیر کار برای دوزنده مهم نیست. اما شاخصه تفرشی دوزی بر ظرافت، تنوع رنگ، آزاد بودن در انتخاب هر نوع محصول و به هر شکلی و با هر کاربری (مانند از رومیزی، روسری، کوسن و بالش، دستمال، انواع کیسه و کیف، قسمت های مختلف لباس، گرفته تا جانماز و...) از همه مهمتر این که شما جدا از مشاهده زیبایی و نظم روی کار، در پشت و زیر کار نیز خطوط منظمی را مشاهده خواهید کرد! پرسشی که برای هر بیننده یی به وجود خواهد آمد این است که چگونه؟؟؟!!!

  • یکی دیگر از زیبایی ها و ظرافت های این هنر ارتباط آن با هنر معماری ست. با توجه به نقش های این هنر، متوجه شباهت آن با زیبایی های آثار هنری سرزمین خود می شویم که نمونه های آن را می توان از دوران هخامنشی تا طرح های آجرکاری و نقوش آجری دوران پس از اسلام مشاهده کرد.

  • خوشبختانه با خلاقیت و مدرن سازی که گروه خانم محبعلی انجام داده، در جهت توسعه این هنر و نیاز مصرف کننده امروزی، محصولاتی چوبی و ترکیب با این هنر به بازار عرضه شده که نه تنها جذابیت این هنر را بیشتر کرده بلکه باعث ایجاد حلقه ارتباطی با نسل آینده نیز شده است؛ که جای بسیار سپاسگزاری دارد.


  •          

  کشاورزی

  سوغات

  صنایع و کارخانجات

 

 

 

 

   09100836421

  info@mehregan-tafresh.com

   mehregan_tafresh

   09126851642

  استان مرکزی ـ تفرش ـ میدان معلم

          ـ خیابان فیاضبخش ـ پلاک 63

 

 

معرفی تفرش

درباره تفرش

در باره تفرش

همه چیز درباره تفرش

همه چیز در باره تفرش

شرکت تعاونی خدمات گردشگری مهرگان تفرش

(شماره ثبت 611)

 

 

هر گونه استفاده از متن و عکس های این سایت با درج منبع مجاز می باشد.

May 2023 All rights reserved for MEHREGAN Co. - web design: Tirajeh Tafresh-Iran